کوچینگ توسعه فردی در بیزنس آرمانی
(برند چیست؟قسمت اول)
سر فصل های دوره برند چیست؟با امیر آرمانی
- برند چیست؟
- برند چه چیزی نیست؟
- اهمیت برند برای کسب و کارها
- مفاهیم کلیدی حوزه برند
- انواع برند چیست؟
برند چیست
برایتان سوال پیش آمده که برند چیست؟ این مقاله دقیقا برای شماست. موضوع برند این روزها مبهمتر از همیشه است. سوالات زیادی وجود دارد. مثلا نمیدانیم برند اسم محصول است یا لوگو؟ برندینگ همان تبلیغات است؟ همیشه این ابهامات برای بازاریابها و مدیران وجود دارد. برای همین هم مقالهای برای پاسخ به سوالات و ابهامات مرتبط به برند تنظیم کردیم. پاسخها در این مقاله شفاف و دقیق است. پس از خواندن این مقاله میتوانید:
- به اساسیترین سوال یعنی “برند چیست؟” پاسخ دهید.
- مباحث کلیدی و وابسته به برند را تحلیل کنید
- انواع برندها را از یکدیگر تشخیص دهید
برند چیست؟
خیلیها برند را با شعار، تبلیغ یا لوگو اشتباه میگیرند. در پاسخ به سوال برند چیست، یک پاسخ ساده داریم.
برند تجربه و ادراکی است که از سازمان، محصول یا شخص در ذهن ما شکل گرفته است.
برندها در ذهن و قلب مشتری زندگی میکنند. چرا که از جنس ادراک مشتری هستند. هر کسی ممکن است به طریق خاصی برند را تجربه کند. یک کارمند، ادراکی از برند دارد که با ادراک مشتری متفاوت است. سرمایهگذار و سهامداران نیز تجربه متفاوتی نسبت به مصرفکنندگان دارند. مخاطبان رسانه ممکن است نه مشتری برند باشند و نه سهامدار آن، اما آنها هم بر اساس تبلیغ برند تجربه متفاوتی کسب میکنند. ما در کسب و کار مهمترین مخاطبانمان مشتریان هستند.
برند چه چیزی نیست؟
شاید برای شما سوال باشد که برند چیست. بسیاری از متفکران این حوزه قبل از پاسخ به این سوال، سوال برند چه چیزی نیست را توضیح دادهاند. ما هم برای شما ویدیویی تنظیم کردیم تا بتوانید نظر Marty Neumeier نویسنده کتاب Brand Gap را بشنویم. از شما دعوت میکنیم ویدیو زیر را مشاهده کنید.
اهمیت برند برای کسب و کارها
گفتیم برند از جنس ادراک است که در ذهن مشتریان و مخاطبان شکل میگیرد. مخاطبان میتوانند کارمندان و سهامداران برند باشند. از آنجایی که مشتریان برای ما بازاریابها اولویت بالایی دارد، بر مشتریان متمرکز میمانیم.
به برندهای زیر فکر کنید. طرفدار کدام برند هستید؟
- اپل
- نایکی
- تویوتا
- بنز
- گوگل
- هاب اسپات
- مایکروسافت
من به بنز علاقهمند هستم. بنز چیست؟ بدنه فولادی، سیلندر، صندلی، موتور، فرمان، چرخ و … ؟ قطعا پاسخ منفی است.
برند بنز (همان تجربه و ادراکی که گفتیم) خیلی پدیده ارزشمندتری از صرفا اجزای یاد شده هست. برند تجربه خلق شده ملموس و ناملموس برای مشتریان است.
بخش ملموس برند که با حساب و کتاب محاسبه میشود. مثلا میتوان قیمت موتور، بدنه و سایر اجزای بنز را محاسبه کرد. اما مگر میتوان تجربه مخاطب را (آن هم تجربه لذت بخش) ارزشگذاری کرد؟ بخش ناملموسی که حاضر هستیم بیشتر برای آن بپردازیم، همین است.
برای خیلی از ما ایرانیان، بنز برندی دست نیافتنی است. اجازه دهید با برندی ارزشمند که در کشورمان بیشتر در دسترس هست مثال بزنیم. به اپل و به طور خاص آیفون فکر کنید. آیا آیفون عملکردی فراتر از سامسونگ دارد؟ اجازه بدهید با مقایسه این موضوع را بررسی کنیم:
- کدام یک دوربین قوی دارند؟
- کدام یک آنتندهی قوی دارند؟
- با کدام یک میتوان از شبکههای اجتماعی دیدن کرد؟
- کدام یک برای ویدیو کال مناسب است؟
- کدام یک برای بازی کردن بهتر است؟
- با کدام یک میتوانیم ایمیل ارسال کنیم؟
درست حدس زدید! با هر دو تمامی کارهایی که گفتیم را انجام میدهیم. حتی مواردی مثل دوربین تفاوت آنچنان بالایی ندارد. اما دقت کردید کسانی که آیفون دارند، با چه غیرتی نسبت به گوشیشان صحبت میکنند؟
یک سوال میپرسم. موبایل بعدی که میخرید چیست؟
البته این بستگی به گوشی فعلی شما دارد. اگر آیفون داشته باشید، بعید است پاسختان چیزی جز آیفون باشد. اگر گوشی شما سامسونگ، سونی، اچ تی سی یا سایر برندها باشد، جوابتان بعید است قطعی باشد. احتمالا بگویید در زمان خرید تصمیم میگیرم.
به شما دروغ نمیگوییم. برند آیفون یکی از برندهای قدرتمند دنیا در کسب وفادارای مشتری است. تازه علاوه بر اینکه مشتریان آیفون نسبت به این برند وفادار هستند؛ آن را قویا توصیه هم میکنند.
حالا باز هم از شما میپرسم. آیفون همان برد الکتریکی، نمایشگر، پردازشگر، باتری و چنین اجزایی هست؟ قطعا خیر. اگر باور ندارید، ویدیو زیر را ببینید که یک نظرسنجی ساده بین سامسونگ و آیفون است.
موضوع برندینگ برای ما مارکترها (بازاریابها) خیلی موضوع جذابی هست. چون وقتی برند جذابی ساخته میشود، فعالیتهای بازاریابی و تبلیغاتی دوچندان جذابیت بیشتری دارد. وقتی برند قدرتمند باشد، مشتریان سختتر رهایش میکنند. وقتی برند تجربه جذاب و زیبایی در ذهن مخاطب میشود، اتفاقات جالبی میافتد از جمله:
- افزایش توصیه دهان به دهان (مشتری، مشتری میآورد)
- قابلیت پذیرش و نرخ تبدیل بیشتر مشتریان (یا نیاز کمتر برند برای متقاعدسازی به خرید)
- حساسیت کمتر مشتری نسبت به قیمتهای بالاتر
- حس مثبت رسانهها نسبت به برند و تولید محتوای رایگان برای برند
- افزایش رضایتمندی و وفاداری کارمندان
- افزایش share of voice یا سهم آوا در فضای دیجیتال
واقعیت این است که مشتریان تمایلی به تحقیق و پذیرش ریسک یافتن برند جدید ندارند. دلشان میخواهد برند خوبی پیدا کنند و به آن وفادار بمانند. متاسفانه خیلی از برندها (به خصوص در کشورمان) از این موضوع غفلت میکنند. زمانی که کسب درآمد نسبت به خلق تجربه ارزشمند برای مشتری اولویت مییابد، شکست برند اتفاق میافتد.
در حالی که برندهای بزرگ دنیا چنین طرز تفکری ندارند. خلق تجربه ارزشمند برای مخاطب، به خلق برند قدرتمند تبدیل میشود. برند قدرتمند مانند گوله برفی است. در ابتدای مسیر شاید کوچک باشد اما پتانسیل تبدیل شدن به بهمن دارد. در راستای افزایش درک از برند نیاز است برخی اجزای مهم آن را به تفکیک بررسی کنیم.
مفاهیم کلیدی حوزه برند
توضیح مفهوم برند از کارهای سخت اما جذاب است. من برند را به انسان تشبیه میکنم. انسان روح و جسم دارد. بخش مرتبط به روح برند، ناملموس است. ما آن را نمیبینیم اما حس میکنیم. مواردی مثل نوآوری، فرهنگ برند، خط قرمزها، چشمانداز، ارزشها و اهداف از ویژگیهای ناملموس برند هستند. بخش ملموس برند، اجزایی است که توسط ۵ حس ما قابل ادراک است. از بستهبندی که لمس میکنیم تا لوگویی که مشاهده میکنیم و شعاری که میشنویم. اما جدا از این دستهبندی کلی، اجازه دهید برخی مفاهیم اصلی برند را تعریف کنیم.
آگاهی از برند یا Brand Awareness
چند درصد جامعه هدف، نسبت به برند شما آگاهی دارند؟ چند برند کفش ایرانی میشناسید؟ اگر از بسکتبالیستها بخواهیم برندهای کفش ورزشی را نام ببرند به چه برندهایی اشاره میکنند؟ اگر از خانمهای خانهدار بخواهیم برندهای لبنیات را نام ببرند به کدام برندها اشاره میکنید؟
تمامی این سوالات هدفی دارند و آن هم شناخت میزان آگاهی جامعه مخاطب نسبت به برند است. چقدر خطرناک میشود اگر مخاطب برند شما را نشناسد. مشتریان ترجیحشان خرید از برند نام آشنا است. مشتری تمایلی به تحقیق در مورد برند ناشناخته ندارد. ایجاد آگاهی از برند در مخاطب، وظیفه مالک و صاحبان برند است.
وفاداری به برند یا Brand Loyalty
تعهد و وفاداری مشتری به برند را تعهد برند میگوییم. تعهد برند مشتریان اپل همانطور که در ویدیو دیدید، بسیار بالاست. به دلیل تعهد بالا نسبت به اپل، حاضر نیستند به تغییر برند فکر کنند. وفاداری به برند در سادهترین حالت، باعث خرید مجدد مشتریان فعلی و افزایش تبلیغات دهان به دهان است.
ارزش ویژه برند یا Brand Equity
مجموعه ویژگیهای منصوب به برند که ارزش مالی ایجاد میکند را ارزش ویژه برند (Brand Equity) میگوییم. هرچه برندسازی موفقتر باشد (برندسازی چیست؟) ارزش ویژه برند بیشتر میشود. برند با ارزش ویژه بالاتر، برندی است گرانتر که ارزش افزوده بیشتری برای مشتریانش به ارمغان میآورد. میتوان گفت که ارزش ویژه برند حاصل آگاهی از برند، تعهد برند، سهم بازار و … است.
ماهیت برند(عصاره برند) یا Brand Essence
در دو یا سه کلمه به من بگویید برند کاله چه کاری میکند. به خلاصهترین شکل ممکن ایرانسل را شرح دهید. فقط در یک جمله بگویید کار اپل چیست. وقتی گفته میشود ولوو یعنی ایمنی، یعنی تمام تلاش ولوو بر ارائه خودرویی ایمین به مشتری است. عصاره برند یعنی نتیجه عملیات برند.
البته در نظر داشته باشید که عصاره برند یا ماهیت برند، محصول یا کالا نیست. جوهره برند (عصاره برند) حس و عملکردی است که به مخاطب(مشتری) القا میشود. مواردی مثل زندگی شادتر، امنتر، هیجانانگیزتر و … معمولا در عصاره برند دیده میشود.
تجربه برند یا Brand Experience
با گوشها برند را میشنوید. با حس بویایی برند را استشمام میکنیم. با حس چشایی برندها را میچشیم. با بینایی برندها را میبینیم و با شنوایی برند را میشنویم. و همه اینها یعنی برند را تجربه میکنیم. به لباسهای زبر یا نوشیدنیهای بدمزه فکر کنید. به شامپویی فکر کنید که کف نمیکند. به یخچالی فکر کنید که پر سروصدا کار میکند. به رنگ یک برند (مثلا ایرانسل یا همراه اول) فکر کنید. یکی از تجربیات منفی که برندهای ایرانی خلق میکنند همان بستهبندی ضعیف است. تجربهای که با تمامی احساسات درک میشود.
مدیریت برند یا Brand Management
مدیریت برند همان فرایند ایجاد، ساخت، مراقبت و توسعه برند است. از مدیریت برند، به عنوان برندینگ هم یاد میشود. هر برند شامل داراییها و اجزای ملموس مثل پکیج، لوگو، رنگ و اجزای ناملموس (روح برند) مثل درک مشتریان از برند، ارزشهای برند و چنین مواردی است. یک تصور غلط، یکی دانستن مدیریت برند و مارکتینگ است. در حالی که مدیریت مارکتینگ، بخش از مدیریت برند است.
هویت برند یا Brand Identity
هر برندی مانند انسانها شناسنامه دارند. هر برندی مانند انسانها DNA منحصر به فرد دارد. هویت برند (Brand Identity) همان شخصیت و ویژگیهای منحصر به فردی است که فقط به یک برند تعلق دارد. شخصیتی است منصوب به برند. ویژگیهایی است که متعلق به یک برند است. به طور کلی هویت برند شامل ارزشها، شیوه تعامل شما با آنها و حسی است که میخواهید در ایشان ایجاد کنید. هویت برند همان چیزی است که شما با دیدن رنگ زرد به یاد ایرانسل میافتید. ممکن است با شنیدن شعار هر روز بهتر از دیروز به یاد صاایران بیافتید.
هر سیب گاز زدهای اپل نیست اما هر سیبی شما را یاد برند اپل میاندازد. هویت برند اجزای برند است که با دیدن بخشی از اجزا یاد برند در ذهن ما زنده میشود. هویت برند یعنی شناسنامه منحصر به فرد برند که موجب تمایز در بازار میشود.
شناخت برند یا Brand Recognition
سیب گاز زده شما را یاد اپل میاندازد؟ لوگو، شعار تبلیغاتی، نام محصول، رنگ تبلیغات و … همگی میتواند شناخت برند شما را محک بزند. رنگ بنفش برای کدام اپراتور تلفن همراه در ایران است؟ (رایتل)
تحقیقات نشان داده که شناخت برند مهم است. اما چرا؟ طبق بررسیهای آکر خریداران با برندی که از آن شناخت دارند، ارتباط بهتری برقرار میکنند. میتوان گفت که شناخت برند، حالت پیشرفتهتر از آگاهی از برند است. جالب است بدانید که حتی اگر مشتری نام تعدادی محصول را برای اولین بار بشنود، برندی که حس آشنایی بیشتری به او بدهد را انتخاب میکند.
یادآوری برند یا Brand Recall
اگر از 1000 نفر بخواهید برندهای خودرویی را برای شما لیست کنند، چه نامهایی بیشتر تکرار میشود؟ احتمالا اکثر افراد Benz و BMW را در لیستشان داشته باشند. علت این است که شناخت (Recognition) و آگاهی (Awareness) از این دو برند بالاست. در نتیجه افراد سریعا Benz و BMW را به یاد میآورند. برندی که بیشتر یادآوری میشود، ارزش ویژه بالاتری هم دارد. برندهایی که در لیست افراد نیستند، شانس کمی برای موفقیت در بازار دارند.
ارزشیابی برند (پایش برند) یا Brand Valuation
قیمتگذاری برند (دارایی مشهود و نامشهود) همان ارزیابی یا ارزشیابی برند است. ارزشیابی برند، تصمیمگیری مدیریت را در سطح استراتژیک از جمله سرمایهگذاری، مدیریت سبد محصولات/سهام، ادغام و اکتساب و … را تحت تاثیر قرار میدهد. تعداد مشتریان، بینالمللی بودن، آگاهی از برند و سایر شاخصهای مرتبط به برند، در ارزشیابی برند موثر هستند
اعتماد به برند یا Brand Trust
چقدر ادعای برند برای مشتریانش قابل باور است؟ اعتماد به برند به این سوال پاسخ میدهد که چقدر مشتریان و مصرفکنندگان به یک برند اعتماد میکنند. آیا آنچه به جامعه هدف وعده میدهند را عملی میکنند؟
تمامی موارد ذکر شده منجر به جلب اعتماد نسبت به برند میشود. در کشور ما اوضاع جالب است. کافی است گزارش مجمع شرکتها را بخوانید. همگی از آینده درخشان خبر میدهند اما به راستی کسی این آینده را باور میکند؟ اعتماد به برند از جمله داراییهای نامشهود کسب و کارهاست که طی یکی دوسال کسب نمیشود.
لحن برند یا Brand Voice
خودمانی صحبت میکنید یا رسمی؟ آیا کلمات خاصی برای مکالمه با جامعه هدف دارید؟
از آنجا که برند شخصیت دارد، لحن و گفتار خاص خودش را هم برای برقراری با مخاطبان نیاز دارد. یافتن و رسیدن به لحن مناسب، به جامعه هدف بستگی دارد. لحن رسمی برای مخاطبان رسمی وسازمانی مناسبتر است. اما لحن خودمانی شاید برای نوجوانان انتخاب بهتری باشد. البته رسانه هم بر لحن تاثیر میگذارد. مثلا ایمیل میتواند نسبت به مقالات روی سایت خودمانیتر باشد.
جایگاه یابی برند یا Brand Positioning
میگویند جایگاه یابی یعنی برندینگ که به نظر من اشتباه هم نمیگویند. جایگاه یابی برند (Brand Positioning) به جایگاهی گفته میشود که برند در ذهن مشتری به دست آورده است. مثلا در ذهن شما برترین تولیدکننده پوشاک آقایان چه برندی است؟
جایگاه یابی برند، مشخص میکند که رقبای برند و مخاطب هدف یا مشتریان برند چه کسانی هستند. البته این پایان کار نیست. جایگاهیابی برند، تمایز برند را در بازار برای مخاطبانش مشخص میکند.
وعده برند یا Brand Promise
وعده برند از پایهایترین موضوعات برند است. وعده برند (Brand Promise) به طور ساده و شفاف به مخاطبان میگوید که برند چه کاری انجام میدهد. این بیانیه مشخص میکند که مخاطبان چه انتظاری از برند داشته باشند. بدانند که برند کجای زندگی به کارشان میآید. دقت کنید که وعده برند به طور عملیاتی تشریح میکند که کار برند چیست. بنابراین میان وعده برند و پیام تبلیغاتی تفاوت وجود دارند.
شخصیت برند یا Brand Personality
شخصیت برند (Brand Personality)، مجموعه ویژگیها و خصیصههای انسانی است که به برند نسبت میدهیم. اما چرا؟ چون برندها باید با انسانها ارتباط عمیقی برقرار کنند. پس اگر میخواهند با انسانها ارتباط برقرار کنند، باید شبیهشان شوند. شخصیتپردازی موفق برند منجر به افزایش وفاداری، اعتماد و ارزش ویژه برند میشود.
قیف برند یا Brand Funnel
قیف برند یا برند فانل از مباحث جذاب مدیریت برند و تحقیقات برند است. البته این مفهوم را به عنوان قیف بازاریابی هم میشناسیم. به هر حال قیفی را فرض کنید که دهانه گشاد و خروجی باریک دارد. این قیف تشبیهی از وضعیت کسب و کار برند است. قیف برند یا قیف بازاریابی نگاهی با محوریت مشتری بر وضعیت کسب و کار دارد. اما چرا قیف؟
داستان ساده است. فرض کنید برند شما را ۱۰۰۰ نفر میشناسند. از این جامعه هزار نفری، برای مثال ۸۰۰ نفر به استفاده از محصولات/خدمات شما فکر میکنند و شاید با سایر محصولات/خدمات بازار مقایسه کنند. از ۸۰۰ نفر یاد شده، ۵۰۰ نفر مشتری شما میشوند. از ۵۰۰ نفر یاد شده، ۴۰۰ نفر پس از خرید واقعا از محصول شما استفاده میکنند. از ۴۰۰ نفر باقی مانده، ۱۰۰ نفر وکیل و مدافع برند شما میشوند.
مشاهده میکنید که به شکل یک قیف، از بالا که به پایین حرکت میکنیم جامعه کوچکتر میشود. از قیف برند به عنوان ابزاری برای سنجش سلامت برند استفاده میشود. برند باید وکیل و مدافع داشته باشد. اگر هیج یک از مشتریان وارد مرحله آخر قیف نشوند، قطعا برند با مسئله وفاداری مشتری مواجه است. اگر جامعه برند را بشناسد اما از برند خرید نکند، مخاطبان به مشتری تبدیل نمیشوند. قیف برند، در یک نما مشکلات برند را به ما نشان میدهد. هر صنعت و هر بخش بازار قیف منحصر به فرد خود را دارد اما یادتان باشد که شکل قیف شکل طبیعی است. قیف به مستطیل یا استوانه تبدیل نمیشود. همیشه کسانی که بنز را میشناسند، تعدادشان از مشتریان بنز بیشتر است. همچنین همه مشتریان بنز، وکیل و مدافع بنز نیستند. حال که با ادبیات برند آشنا شدید، به سراغ انواع برندها برویم.