چرا رنگها و تایپوگرافی در برندسازی و تبلیغات اهمیت دارند؟
اگر بگویم که ما بهعنوان مصرفکننده زامبیِ رنگهای قرمز و خردلی هستیم، باور میکنید؟ چرا؟ چون رنگ قرمز نظر ما را برای چند لحظه جلب میکند و زرد و خردلی آن حس گرمی و اطمینان را به ما القا میکند. یا اگر به شما بگویم که فونتی که برای برندتان انتخاب میکنید، از همه چیز مهمتر است چه؟
قبل از هر چیزی، چرا باید برندینگ را در کسبوکارمان در نظر بگیریم؟
برندسازی یا برندینگ (Branding) به سبب تأثیر کلی که روی یک تجارت و کسبوکار میگذارد، برای هر شرکتی مهم است؛ چیزی که میتواند نحوۀ درک مردم از یک برند را تغییر دهد، کسبوکار را به مسیری جدید هدایت کند و ارزش برند را افزایش دهد. البته این را نیز باید در نظر داشته باشید که اگر برندینگ بهشکلی درست انجام نشود، میتواند نتیجهای عکس داشته باشد.
بگذارید جور دیگری برای شما این موضوع را بازگو کنم: چه کسبوکار بخواهد و چه نخواهد، به شهرت دست پیدا میکند و این شهرت میتواند خوب یا بد باشد. درک و استفاده از نام تجاری در فرایندی به نام «برندینگ» باعث میشود تا سکان را به دست بگیرید و سعی کنید تا این شهرت را کنترل کنید.
به همین دلیل است که از تازهکارها تا پیشروهای صنعت، کسبوکار و اقتصاد، همگی همواره پیشنهاد میکنند که از ابتدای راهاندازی یک کسبوکار، برندسازی در نظر گرفته شود. برخلاف تصوری که بسیاری دارند، برندسازی یک تاکتیک بازاریابی گرانقیمت نیست و ارتباط زیادی با منطق دارد و بهشدت تحتتأثیر بازاری است که یک کسبوکار برای فعالیت انتخاب میکند.
در برندسازی، نام تجاری، تفکر پشت آن، رنگ و فونت مورد استفادۀ برند و… دخیل هستند که در ادامه قصد داریم به اهمیت دو عنصر از عناصر کثیر برندینگ بپردازیم: فونت و رنگ.
اهمیت تایپوگرافی در برندینگ
تایپوگرافی بهعنوان یکی از بخشهای مهم طراحی شناخته میشود که عموماً اجرای خوبی ندارد. شما ممکن است نمونهها، تصاویر، محتوای گرافیکی و محصولات خوبی برای ارائه داشته باشید، اما اگر تایپوگرافی طرح محصولات و برندتان درست و اصولی نباشد، خریداران بالقوۀ محصولات و خدماتتان در یک چشمبههمزدن از دست میروند.
تایپوگرافی صرفاً انتخاب و استفاده از یک فونت درست نیست و به موارد بسیار زیادی مثل ترتیب بصری، تضاد رنگ، فضای خالی، فونت انتخابشده و اندازۀ فونت بستگی دارد؛ عناصری که بر طراحی شما در هر دو مرحلۀ ماکرو و میکرو تأثیر بسیار زیادی میگذارد. درواقع، تایپوگرافی سبک و شیوۀ ارائه است.
تایپوگرافی میتواند زمینۀ خاصی را در ذهن مخاطب ایجاد کند و شخصیت خاصی را برای یک برند و کسبوکار بسازد. یک فونت بخصوص میتواند مدرن، قدیمی، رمانتیک و حتی خجالتی باشد، اگر بهشیوهای درست اجرا شود. بااینحال، توضیحات مختصری که تا به اینجا ذکر کردیم، کافی نیست؛ برای همین، قصد داریم در ادامه اهمیت تایپوگرافی در برندینگ را با ۵ دلیل اثبات کنیم:
1) تایپوگرافی روی تجربیات اثرگذار است
مخاطب، برند شما را از طریق کلمات، در موقعیتهای مختلف درک میکند؛ خواه یک تبلیغ تلویزیونی ببیند، خواه به وبسایت شما سر بزند یا به محصول شما نگاه کند، تمامی اینها یک تجربه برای مشتری به شمار میآید. برندسازی تجربهای است که مشتریان با کسبوکار شما دارند، پس برای داشتن یک تصویر مثبت، مهم است که محصولات و خدمات خود را بهخوبی ارائه کنید
2) تایپوگرافی معنا میدهد
تایپوگرافی لحن و ارزشهای برند شما را نشان میدهد، همانطور که یک رنگ نشاندهندۀ احساس یا هویت بصری پیامهاست. هر فونتی که توسط یک کسبوکار استفاده میشود معنای متفاوتی دارد و نمایش مفتاوتی از برند و کسبوکار را به تصویر میکشد.
حال چرا فونتهای متفاوت و زیادی داریم؟ چراکه هرکدام از آنها ابزاری هستند تا لحن موردنظر ما را به مخاطب منتقل کنند. بگذارید با یک مثال این موضوع را بازتر کنم. فونتهای Sans-serif را در نظر بگیرید: این فونتها عموماً واضح و ساده هستند و در مقیاس بزرگ، زیبایی بصری خودشان را حفظ میکنند. بااینحال، فونتهای Serif اندکی قدیمی به نظر میرسند و حس نوستالژی را به مخاطب منتقل میکنند، اما برای متون بلندی مثل مقالات بلاگ یا کتابهای دیجیتال، گزینهای بسیار مناسب به شمار میآیند.
در آن طرف، فونتهای Monospaced را شاهد هستیم که معمولاً در برنامهنویسی و برای نوشتن کدهای کامپیوتری استفاده میشوند؛ چراکه حس تکنولوژی را راحتتر در بطن یک طرح قرار میدهند. فونتهای Script حالتی دستنوشته دارند و حس مدرن و درعینحال قدیمی را همزمان به مخاطب منتقل میکنند.
3) تایپوگرافی تعیینکنندۀ حالوهواست
همیشه تصویری وجود دارد که توجه مخاطب را به خود جلب میکند و جذب مخاطب از طریق فونتی که در آن تصویر به کار رفته، نتیجۀ بهتری داشته است؛ فونتها تأثیر مستقیم و غیرمستقیمی روی اشخاص دارند و همین موضوع برای انتقال شخصیت یک برند، کافی است. یک فونت میتواند احساس ایجاد کند، قالبی را بهبود ببخشد، علاقه پدید آورد، شخصیتها را با یکدیگر مرتبط کند و حتی اعتمادی را ارائه دهد که همۀ اینها برای ساخت هویت یک برند و کسبوکار بسیار مهم و ضروری است.
4) تایپوگرافی در سکوت کار میکند
تایپوگرافی هیچگاه توجه آنچنانی از سوی مخاطب دریافت نکرده و برای یک برند، در سکوتْ ارزش میآفریند. امروزه برندهای زیادی هستند که در تایپوگرافیهایشان خلاقیت زیادی به کار میبرند و وجه تمایز، همواره چالشیترین قسمت برای ساخت هویت برند است.
5) درک مخاطب را تغییر میدهد
به سبب شبکههای اجتماعی و محتوایی که در طول روز روی نمایشگرهای مخاطبان قرار میگیرد، نحوۀ ارتباط مردم با رسانه نیز دستخوش تغییراتی میشود و به همین خاطر، یک تایپوگرافی خوب میتواند تأثیر بسیار زیادی روی درک مصرفکنندگان داشته باشد.
اهمیت رنگ در برندینگ
روانشناسی رنگ به مطالعۀ چگونگی تأثیر رنگها بر ادراک و رفتار آدمها گفته میشود. در بازاریابی و برندسازی، روانشناسی رنگها بیشتر روی این موضوع تمرکز دارد که چگونه رنگها بر درک مصرفکنندگان یک برند تأثیر میگذارند و اینکه آیا یک اِلِمان سادهای مثل رنگ میتواند مصرفکننده را راضی کند تا از یک برند خاص خرید کند یا خیر؟
انتخاب رنگ بهعنوان یک دارایی بازاریابی و برای ایجاد یک کسبوکار جدید، موضوعی بوده که بهشکل تحقیقاتی هم مورد بررسی قرار گرفته و مطالعهای با عنوان Impact of Color on Marketing نشان داده که رنگ میتواند تا ۹۰٪ در قضاوت فوری مخاطب تأثیر بگذارد. بااینحال، برای اینکه درک بهتری از اهمیت رنگ در برندینگ و هویت بصری کسبوکارتان به دست آوریم، با ۳ دلیل اهمیت رنگ در یک کسبوکار را اثبات میکنیم:
1) رنگ مناسب برای مخاطبان شما جذاب است
جو هالوک یکی از جالبترین بررسیها درزمینۀ روانشناسی رنگ را تحت عنوان تخصیص رنگ انجام داده است. دادههای او نشان میدهد که ترجیح رنگی با جنسیت اشخاص مطابقت دارد. برای مثال، تحقیقات نشان میدهد که وقتی صحبت از سایهها، تهرنگها و رنگها میشود، مردها عموماً رنگهای تند را ترجیح میدهند، درحالیکه زنها رنگهای ملایمتر را انتخاب میکنند.
علاوهبراین، مردان تمایل زیادی به سایههای رنگی دارند، درحالیکه زنها بیشتر پذیرای تهرنگها هستند. درنهایت و فارغ از جنسیت یا هر موضوع دیگری، تحقیقات انجامشده نشان میدهد که بهطور کلی رنگ جذابیت بسیار زیادی برای مخاطبان یک برند دارد و همین موضوع میتواند اثرگذاری یک برند و هویتش را افزایش دهد.
2) رنگ مناسب، شخصیت برندتان را نشان میدهد
ازآنجاییکه مشتریان باید برای انجام خرید، یک نام تجاری و کسبوکار را درک کنند، درنتیجه رنگها تأثیر مهمی روی هدف خرید مشتری دارند و میتوانند روی نحوۀ نگرش یک فرد به شخصیت برندتان تأثیر بگذارند. درحالیکه هر رنگ بهطور کلی با ویژگیهای خاصی همسوست، مطالعات آکادمیک دربارۀ رنگها و برندسازی به ما میگوید که رنگهای انتخابشده برای یک کسبوکار باید حامیِ شخصیتی باشد که برای آن برند انتخاب میشود.
3) رنگ درست برای برندی درست
مطالعهای در سال ۲۰۰۶ نشان داده که برای یک برند خاص، فقط یک رنگ خاص میتواند مناسب باشد؛ به عبارت دیگر، ما باید به ازای هر برند به دنبال رنگی درست بگردیم. حال چطوری باید به رنگ درست برای برندمان برسیم؟ پاسخ به این سؤال اندکی سخت است.
درواقع، تحقیقات نشان داده که پیشبینی واکنش مصرفکننده به یک رنگ، مهمتر از انتخاب رنگ است. درواقع زمانی که میخواهید در شکلگیری هویت بصریتان رنگی مناسب انتخاب کنید، بهتر است سلیقۀ مخاطبان را در نظر بگیرید و چهبسا بازخورد مشتریان خودتان را دراینباره دریافت کنید.
بازی با فونت و رنگ
ضربالمثلی وجود دارد که میگوید: «کمتر همیشه بیشتر است.» این موضوع دربارۀ استفادۀ رنگها و فونتها در یک برند نیز صادق است؛ هرچه رنگهای کمتری داشته باشید، میتوانید تأثیرگذاری بیشتری روی مخاطب داشته باشید و توجه او را بیشتر جلب کنید.
بهطور مشابه نیز، با استفاده از فونتهای کمتر میتوانید به ایجاد یک نام تجاری سازگارتر کمک کنید تا ماندگاری بیشتری در ذهن مشتریان و مخاطبانتان داشته باشید.