اصطلاحات انگلیسی که مدیران باید بدانند

40 اصطلاح و لغت انگلیسی که مدیران موفق می دانند

یادگیری زبان انگلیسی برای مدیران موفق امری ضروری است. بر همین اساس نیاز است که حتماً وقت و زمان کافی برای یادگیری اصطلاحات و لغات مدیریتی به انگلیسی بگذارید. در این مطلب قصد داریم 30 اصطلاح و لغت مدیریت که ویژه مدیران موفق است را به زبان انگلیسی بیان کنیم.

آیا تا به حال در جلسه ای بوده‌اید که در آن شخصی به‌طور اتفاقی از یک کلمه یا عبارتی استفاده کرده باشد که باعث شده احساس کنید که این فرد اصلا صحبت کردن در محیط کار را بلد نیست.

گاهی اوقات باعث می‌شود کمی گیج شوید، گاهی اوقات کاملاً گیج می‌شوید و گاهی اوقات فقط می‌خواهید با صدای بلند بخندید. فکر کنید همین اتفاق برای شما رخ دهد و در یک جمع نتوانید سخن بگویید صحبت کردن برای مدیران بسیار حایز اهمیت است.

اصطلاحات و لغات مدیریت در انگلیسی

می‌دانیم که امروزه باید بیشتر از همیشه آگاه باشیم، زیرا شرایط تجاری اینگونه ایجاب می‌کند که هوشیار باشیم. صرف نظر از شغلی که در آن مشغول هستیم یا دنبال می‌کنیم، خوب است که  بدانیم چه اصطلاحاتی مهم و ضروری هستند.

به همین دلیل، ما لیستی از 30 اصطلاح مدیریت  را به زبان انگلیسی آماده کرده‌ایم تا فوق‌العاده‌تر در کسب‌و‌کار خود دیده شوید.قبل از یادگیری لغات تخصصی در هر رشته، لازم است که زبان انگلیسی عمومی خود را تقویت کنید و زبان را اصولی یاد بگیرید.

اصطلاحات

Accrual Method

روش تعهدی: روش تعهدی و روشی در حسابداری که در آن معاملات هنگام ثبت سفارش، تحویل کالا یا ارائه خدمات بدون توجه به زمان دریافت یا پرداخت پول ثبت می شود.

Asset

دارایی، مجموعه‌ای از کالاهای قابل استفاده است که یک شرکت، جامعه یا شخص به دست آورده است. این اصطلاح برای مدیران بسیار کاربرد دارد و می‌توانند از آن در جلسات مختلف استفاده کنند.

Advertising Fees

هزینه‌های تبلیغات، هزینه‌های تبلیغات هزینه‌هایی که به یک شرکت امتیاز دهنده برای حمایت از تلویزیون، مجله یا سایر تبلیغات پرداخت می‌شود. تبلیغات نقش قابل‌توجهی در موفقیت کسب‌وکار دارد و می‌توانید از آن‌ها نهایت بهره را ببرید.

Balance Sheet

ترازنامه، یا تراز عمومی، گزارشی است که دارایی‌ها، بدهی‌ها و حقوق صاحبان سهام را منعکس می‌کند. برای مدیران این ترازنامه‌ها بسیار حائز اهمیت است و با بررسی آن‌ها می‌توانند به اطلاعات فراوانی دست پیدا کنند.

BPR (Business Process Reingeneering)

BPR (Business Process Reineneering): بازنگری در فرآیندهای کسب و کار، استراتژی‌های جدید و تصمیم‌گیری  و  درج فناوری‌های جدید. برای به‌روزرسانی کسب و کار و همچنین خلق ایده‌های جدید می‌توانید این واژه را به کار ببرید.

Benchmarking

طوفان فکری، جمع‌آوری یا طوفان فکری ایده‌های جدید، متمرکز بر حل یک مشکل یا موقعیت. این اصطلاح بسیار جدید است و با به‌کار بردن آن می‌توانید همه را شگفت‌زده کنید.

Cash Flow Statement

صورت جریان نقدی، گزارشی که جریان وجوهی را که یک کسب‌و‌کار در یک دوره زمانی معین دارد، توصیف و ثبت می‌کند. اگر قصد دارید که شرکت شما توسعه پیدا کند نیاز است که حتما این جریان‌ها را به‌طور مداوم بررسی کنید.

CEO (Chief executive officer)

مدیرعامل (مدیرعامل) مدیر اجرایی شرکت. طبیعتا هر شرکت و کسب‌و‌کاری دارای یک مدیر عامل است که نقش قابل‌توجهی در پیشرفت و توسعه آن شرکت دارد.

CFO (Chief financial officer)

CFO (مدیر ارشد مالی)، مدیر مالی. مدیر مالی بر بخش مالی نظارت می‌کند و می‌تواند حساب و کتاب‌های شرکت را با سرعت و دقت نظارت و بررسی کند.

Cluster

خوشه، کنگلومرا، از آن برای نامگذاری گروهی از شرکت‌ها استفاده می‌شود که به یک بخش خاص گرایش دارند.

CRM(Customer relationship management)

CRM (مدیریت ارتباط با مشتری)، مدیریت متمرکز بر خدمات مشتری و ایجاد استراتژی‌هایی برای گرفتن اطلاعات از آن‌ها و ایجاد رابطه است.

Deadline

مهلت، محدودیت زمانی برای یک پروژه یا فرآیند. این مهلت معمولاً به وسیله مدیران به کارکنان و کارمندان برای انجام پروژه‌ها داده می‌شود.

Dumping

دامپینگ، تجارت کالاهای وارداتی در یک کشور با قیمت کمتر از کالاهای واقعی در کشور مبدا.

Draft

پیش نویس، شکل پرداختی که در آن اعتبار از حساب پرداخت کننده به حساب ذینفع منتقل می‌شود.

Empowerment

توانمندسازی، تفویض اختیار، توانمندسازی.

FYI (for your information)

FYI(برای اطلاع شما)، اصطلاحی که معمولاً برای شروع ایمیل استفاده می‌شود.

Holding

هلدینگ، طرح سازمانی که در آن یک شرکت مادر مالک سهام شرکت‌های تابعه آن است.

Indebtedness Ratio

نسبت بدهی، محاسبه نسبت بدهی یک شرکت. بررسی مداوم نسبت بدهی منجر می‌شود که شما آگاهی کلی درباره وضعیت شرکت داشته باشید.

Indebtedness Ratio

نسبت بدهی، محاسبه نسبت بدهی یک شرکت. بررسی مداوم نسبت بدهی منجر می‌شود که شما آگاهی کلی درباره وضعیت شرکت داشته باشید.

Joint Venture

جوینت ونچر، تلاش مشترک تجاری بین سهامداران یا شرکای دو یا چند کشور.

Kick off

شروع، شروع پروژه، راه اندازی.

Leveradge

اهرمی، بدهی یک شرکت یا سازمان.

Market Sweep

جابجایی بازار، روشی برای کنترل یک شرکت، از طریق خرید انبوه سهام آن در بازار سهام، بدون عرضه عمومی به سهامداران.

Market Sweep

جابجایی بازار، روشی برای کنترل یک شرکت، از طریق خرید انبوه سهام آن در بازار سهام، بدون عرضه عمومی به سهامداران.

Outdoor training

آموزش در فضای باز، فرآیند یادگیری فعال از طریق تجربه، که باعث رشد یکپارچه یک فرد می شود: بدن، ذهن و روح. که در آن چهار عنصر اساسی یادگیری دخالت دارند فکر کردن، مشاهده کردن، عمل کردن و احساس کردن.

Proxy

وکالت، سندی که به یک نفر اختیار می‌دهند که به جای شخص دیگری اقدام کند.

Purchasing Power

قدرت خرید، منعکس کننده ارزش پول از نظر کالاها و خدماتی است که می‌توان با آن خریداری کرد.

Retail, rretaile

خرده فروشی، خرده فروش نوع تجارت خرده فروشی، مانند سوپرمارکت‌ها.

ROI (Return On Investment)

بازگشت سرمایه (Return On Investment) روشی برای ارزیابی منافع حاصل از سرمایه‌گذاری در بازاریابی است.

Stock Broker

کارگزار بورس شخصی که مجاز به انجام معاملات در بورس به نفع اشخاص ثالث است.

By the book

اگر می خواهید سازمان خود را به عنوان یک سازمان قانون مدار توصیف کنید از کالوکیشن By the book استفاده کنید. این اصطلاح به معنای قانونمدار بودن و انجام کارها بر طبق اصول است.

 

Start from scratch

Start from scratch به معنای از صفر شروع کردن است.

to give the greenlight

برای مجوز شروع کردن یک پروژه یا کار، از کالوکیشن To give the green light استفاده کنید.

Corner the market

این اصطلاح معمولا برای زمانی استفاده می شود که شرکت شما، بازار را در انحصار خود گرفته باشد و تمام رقبا را کنار زده باشد.

easy come, easy go

معادل فارسی این عبارت، ((بادآورده را باد می برد)) است.

ASAP

استفاده از کلمات مخفف نیز نشان دهنده تسلط شما است. البته این موضوعات مخصوصا در نوشتارهای خلاصه شده، بیشتر مورد استفاده قرار می گیرند. ASAP به معنای در اولین فرصت است. در ایمیلها استفاده از آن توصیه می شود.

Elevator pitch

Elevator pitch در حالت عادی معنی ندارد. اما در حوزه مدیریت به معنای شکل کلی از یک ایده یا راه حل بهتر برای یک مسئله است.

to call it a day

To call it a day یعنی پایان کار یا اتمام جلسه اداری و رسمی.

to play hardball

To play hardball نیز از دیگر اصطلاحات پرکاربرد است که عمدتا برای سخت‌گیر و مصمم بودن برای دست‌یابی به خواسته‌ها استفاده می شود.

to think outside the box

اگر به عنوان مدیر از جنبه جدیدی به مسئله نگاه کنید اصطلاح To think outside the box را به کار ببرید.

to be in the red/ To be in the black

اصطلاح To be in the red به معنای ضررده بودن یک کار است. برعکس آن، To be in the black به معنای سودده بودن یک کار است.

to set one’s foot in the door

اگر در اولین قدم کار خود موفق بودید، از اصطلاح To set one’s foot in the door استفاده کنید.

Red tape

به مقررات اداری بیش از حد Red tape می گویند.

Staff shakeup

Staff shake up به معنای تغییر و جابه‌جایی کلی کارمندان در یک شرکت یا سازمان است.

From the ground up

برای تشریح فعالیت ها و تجربیات خود می توانید از اصطلاح From the ground up ( از پایه ) استفاده کنید.

to delegate something to somebody

اگر می توانید کار خود را به فرد دیگری بسپارید یا اصطلاحا برونسپاری کنید، از این اصطلاح استفاده کنید.

to break off something

اگر قصد دارید کار فعلی خود را متوقف و کار جدید را شروع کنید، اصطلاح to break off something را استفاده کنید.

 

چرا باید یک مدیر در دوره اصطلاح و لغات انگلیسی شرکت کند؟

آیا به دنبال ارتقای حرفه خود به سطح بین المللی هستید؟ اگر پاسخ شما مثبت است، به اصطلاح و لغات مدیریت نیاز دارید مهارت‌های یادگیری اصطلاح و لغات مدیریت برای پیشرفت در حرفه شما حیاتی است.

اگر هدف شما کار موثر در یک محیط بین المللی است، بهبود واژگان و دانش اصطلاح و لغات مدیریت شما ضروری است. به‌طور کلی، درهای زیادی را باز می‌کند و فرصت‌های شغلی جدیدی را به ارمغان می‌آورد.

طیف گسترده ای از دوره‌های زبان انگلیسی در بازار موجود است همه آن‌ها می‌توانند به شما در بهبود مهارت های انگلیسی کمک کنند. با این حال، اصطلاح و لغات مدیریت بخشی تخصصی از زبان انگلیسی است که بر زبان شرکتی متمرکز است که بیشتر در دنیای تجارت استفاده می‌شود. این موارد بخشی از مجموعه مهارت برای جامعه تجاری بین‌المللی است.

دوره‌های اصطلاح و لغات مدیریت شامل واژگان و عبارات مورد استفاده در محیط‌ های تجاری و حرفه‌ای، نوشتن تجاری، ارائه سخنرانی، ارائه نظرات، مذاکره، توصیف نمودارها و همچنین انجام و شرکت در جلسات است‌.

علاوه‌بر این، جنبه‌هایی از یادگیری اصطلاح و لغات مدیریت مربوط به کار تیمی، سفر تجاری، ایجاد روابط و آماده شدن برای مصاحبه شغلی است.

بدیهی است که می‌توانید دوره‌های تخصصی اصطلاح و لغات مدیریت را انتخاب کنید که حوزه‌های خاصی مانند حقوق، امور مالی، بازاریابی و تبلیغات، بازرگانی، سیاست، تدارکات، گردشگری، پزشکی و غیره را مورد هدف قرار می دهد.

مزایای یادگیری اصطلاح و لغات انگلیسی

اگر شما این اصطلاحات را یاد بگیرید قطعا به مزایای بسیار زیادی دست خواهید یافت درواقع این مزایا شما را به یادگیری ترغیب خواهند کرد. بیایید به برخی از مزایای یادگیری اصطلاح و لغات مدیریت نگاهی بیندازیم.

  • انگلیسی خود را به سطح بعدی ببرید

یادگیری اصطلاح و لغات مدیریت به شما کمک می‌کند تا مهارت‌های انگلیسی موجود خود را بهبود بخشید و همچنین دانش جدیدی را ایجاد کنید. شما واژگان و عبارات خاص شاخه خود را مطالعه خواهید کرد، یاد خواهید گرفت که چگونه مکاتبات تجاری بنویسید و سایر کارهای عملی مرتبط با کار را انجام دهید و در همان زمان، فرصتی خواهید داشت که انگلیسی عمومی خود از جمله گرامر و تلفظ را صیقل دهید.

علاوه‌بر این، به دلیل تمرین و فعالیت‌های تعاملی که در یک دوره اصطلاح و لغات مدیریت گنجانده شده است، هنگام صحبت کردن به زبان انگلیسی اعتماد به نفس بیشتری خواهید داشت. شما می‌توانید در مورد موضوعات عمومی و تجاری گفتگو کنید.

  • اخبار و روندهای فعلی را بدانید

در یادگیری  اصطلاح و لغات مدیریت، شما اغلب با متون و مقالات روزنامه ها و مجلات واقعی (به اصطلاح مواد معتبر) کار خواهید کرد. به بیان دیگر، شما تا حدود نسبتاً زیادی در معرض روندهای جهانی و اخبار متفاوت در کسب‌و‌کار خواهید بود.

علاوه‌بر این، برخی از تکالیف شما ممکن است با اخبار انگلیسی جاری مرتبط باشد، بنابراین همیشه به‌روز می‌مانید، اطلاعات عمومی زیادی از جهان و اقتصاد کسب می‌کنید و حتی مهارت‌های تحلیلی خود را تمرین می‌کنید.

  • درک کنید که دنیای تجارت چگونه کار می کند

ما در دنیایی زندگی می‌کنیم که سطوح دائماً رو به رشد و جهانی شدن است و با هم ، ارتباط متقابل و ارتباطات درونی دارد. روابط تجاری بین شرکت‌ها از سراسر جهان وجود دارد که لزوم استفاده از یک زبان مشترک در ارتباطات را کاملاً آشکار می کند.

در حین مطالعه زبان اصطلاح و لغات مدیریت، نحوه همکاری شرکت های بین المللی با یکدیگر، نحوه تجارت و ایجاد روابط حرفه ای را خواهید آموخت. به‌طور همزمان، بهبود مهارت‌های اصطلاح و لغات مدیریت شما می‌تواند تأثیر زیادی بر آینده شغلی شما داشته باشد و به شما امکان می‌دهد سریع‌تر از چیزی که انتظار داشتید پیشرفت کنید.

  • شغل مورد نظر خود را به‌دست آورید

اغلب اوقات، یک سطح خوب از زبان، اصطلاح و لغات مدیریت می‌تواند به شما کمک کند شغلی را پیدا کنید که بدون دانش این زبان جهانی در زمینه کسب‌و‌کار نمی‌توانید آن را پیدا کنید.

اگر قصد دارید موقعیتی جالب و پردرآمد در یک شرکت چندملیتی داشته باشید، امروزه بسیار ضروری است که بتوانید با اطمینان خاطر در مورد موضوعات مختلف در محیط کسب‌وکار بیان کنید.

حتی شرکت‌های کوچک‌تر، اغلب با شرکای خارجی خود تجارت می‌کنند و در نتیجه، کارکنان خود را ملزم می‌کنند که بتوانند آزادانه به زبان انگلیسی مکتوب و گفتاری ارتباط برقرار کنند.

همچنین زمانی که بتوانید از همکاران یا نامزدهای خارجی خود به دلیل مهارت‌های اصطلاح و لغات مدیریت خود جلو بیوفتید از مزایای بیشتری برخوردار می‌شوید و  ارتقاء رتبه را آسان‌تر می‌کند.

اگر بتوانید در جلسات کاری و کنفرانس های ویدئویی شرکت کنید، و  به‌طور موثر مذاکره کنید، تماس های تلفنی برقرار کنید و مکاتبات را به زبان انگلیسی مبادله کنید، این شانس را دارید که برای ارتقاء پیش از سایرین در بخش خود انتخاب شوید.

  • حرفه ای تر صحبت کنید

توانایی استفاده از واژگان و عبارات تخصصی با اطمینان و روان، باعث می‌شود که یک متخصص واقعی به نظر برسید و در تجارت با شما جدی‌تر رفتار شود. ممکن است شما یک متخصص عالی باشید و با موفقیت در زبان مادری خود حرف خود را منتقل کنید، اما اگر نتوانید همین کار را در جلسات بین‌المللی انگلیسی انجام دهید، به همان شیوه درک نخواهید شد.

در نتیجه، از دید افرادی که با آنها سر و کار دارید، ارزش شما به‌عنوان یک حرفه‌ای ممکن است در چنین شرایطی بسیار کاهش یابد. به‌عبارت دیگر، برای جلوگیری از این نوع موقعیت‌ها، چاره‌ای ندارید جز این که به اصطلاح و لغات مدیریت خود بپردازید.

همانطور که می‌دانید کاملاً واضح است که اگر هدف شما برتری در شغل خود در سطح بین المللی است، باید برای تکمیل مهارت و اصطلاحات و لغات مدیریت به انگلیسی خود اهمیت زیادی قائل شوید. کاملا مشخص است که این کار نیاز به میزانی تلاش، وقت و فداکاری دارد، اما بدون شک، نتیجه خواهد داد.

بهتر است که آن را به تعویق نیندازید و تا حدودی که توانایی دارید شروع و تلاش کنید. نتیجه نهایی برای شما سودمندتر خواهد بود و در آخر به هدف‌های حرفه‌ای خود که قبلا مانند رویا بوده است دست خواهید یافت.

سخن پایانی

الزامی است که مدیران بتوانند یک جمع را مدیریت کنند و در جلسات سخن بگویند با توجه به اینکه زبان شناخته شده در تمام دنیا انگلیسی از شما باید تسلط کافی به اصطلاحات و لغات مدیریت این زبان داشته باشید.

تجربیات نشان داده فراگیری این لغات نقش بسزایی در موفقیت کسب‌و‌کار شما خواهد داشت پس بهتر است آن‌ها را جدی بگیرید. در این مطلب سعی کرده‌ایم تا حد امکان این اصطلاح و لغات را بیان کنیم تا شما با آن‌ها آشنایی پیدا کنید.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *