کوچینگ توسعه فردی در بیزنس امیر آرمانی
(پرسنال برندینگ قسمت دوم)
پیام کلیدی پرسنال برند
پیام کلیدی هر آن چیزی است که مرتبط به ارائه پیام شفاف شما به مخاطب است. در این راستا باید خیلی ساده و شفاف کارکرد محصول یا خدمات معرفی شود. این پیام در بروشورها، پوستر یا رویدادها برای معرفی شما استفاده شود. اطلاعات این بخش شامل موارد زیر است:
- نام پرسنال برند
- کاری که انجام میدهد
- مشتری ایدهآل
- نتیجه ملموس از دریافت خدمات
مثلا برای خیاط لباس میتوان اینگونه معرفی کرد:
من سارا رضایی هستم. خیاطی که برای عروسهای سختپسند و اهل تجملات که شیفته آخرین مد روز هستند لباس طراحی میکنم. مشتریان من عروسهایی هستند که یک عمر مشابه لباس خود را هیچ جا نمیبینند. برای همین هم همیشه مغرورانه عکس عروسی خود را به دوستان و اطرافیان نشان میدهند.
انتخاب تگلاین پرسنال برند
تگلاین نسخه کوتاه شده و تاثیرگذار پیام کلیدی پرسنال برند است. معمولا تگلاین را ما در BIO شبکههای اجتماعی مشاهده میکنیم. نیاز است برندهای برای معرفی مختصر و مفید خود، تگلاین داشته باشند. تگلاین و پیام کلیدی برند هر کدام جایی برای ارائه دارند. اگر به شما فرصت ندادند یا از شما توضیحات طولانی نخواستند، تگلاین به کمک شما میآید. سعی کنید پیام کلیدی را در 5 کلمه خلاصه کنید. برخی میگویند تا 7 کلمه هم قابل قبول است. اما دنیای برندینگ و بازاریابی که محدودیت ندارد. خلاقیت همیشه بازی را عوض میکند. برای شروع، سعی کنید از پیام کلیدی، به عبارت کلمه کلیدی برسید و تگلاین خود را بسازید.
انتخاب شعار پرسنال برند
همه تگلاین و شعار را با یکدیگر قاطی میکنند. شعار کمی ماهیت هنری و ترغیبکننده دارد. تگلاین شفافتر است اما شعار برای جذابیت برند و کمک به ارسال پیام تبلیغاتی (و ماندگاری پیام) لازم است. معمولا از شعار برای ماندگاری در ذهن مخاطب استفاده میشود. تگلاین پیام کلیدی و هستهای برند به طور مختصر بود اما اسلوگان یا شعار ممکن است اصلا ربطی به برند ندارد.
داستان پرسنال برند
هر پرسنال برندی گذشته و آیندهای دارد. مخاطبان عاشق این مباحث هستند. در مورد پرسنال برند و گذشتهاش میخوانند. جالب است بدانید که یکی از مسیرهای لوکس شدن برند، افسانههای مرتبط به گذشته برند است. بنابراین داستان و میراث پرسنال برند را دست کم نگیرید. پرسنال برند تحصیلاتی داشته، چالشی داشته و دلیلی داشته که مسیر امروز را انتخاب کرده. همین موضوع به تنهایی یک داستان قهرمانی است. برای اینکه راحتتر داستان سرایی برند را آغاز کنید، از موضوعات زیر کمک بگیرید:
- تحصیلات و علت انتخاب رشته تحصیلی
- شغلهای قبلی
- جالشهایی که منجر به انتخاب شغل امروز شد
- تجربیات ماندگار از حل مسائل مشتریان
- مشتریان راضی
- آیندهای که در جست و جویش هستید
فراموش نکنید که تمامی محتوای یاد شده نیازمند تبدیل شدن به سناریو خلاق و جذاب هستند. این سناریو در بروشورها، کلیپها و پوسترهای تبلیغاتی دیده میشود. بنابراین سناریو یک طرف داستان و طرف دیگر داستان شیوه جذاب ارائه آن است. اما مشتری برای آشنایی با شما و استفاده از خدماتتان نیازمند عبور از یک مسیر است. مشتری نیازمند گذر از نقشه راه است. شما باید نقشه راه مشتری را مشخص کنید. برای سهولت سفر مشتری به سمت خدمات و محصولاتتان نیازمند ردپای دیجیتال هستید. پس اجازه دهید کمی در مورد ردپای دیجیتال با همدیگر صحبت کنیم.
ردپای دیجیتال پرسنال برند
این روزها افراد برای جست و جو و کسب اطلاعات در مورد یک شخص نه از کسی میپرسند، نه به کسی زنگ میزنند و نه به سراغ روزنامه میروند. یا در شبکههای اجتماعی و یا در گوگل نام برند را سرچ میکنند. پس نیاز است پرسنال برند در فضای آنلاین به طور دقیق دیده شود. خیالتان راحت، اگر وبسایت نداشته باشید پرسنال برند نیستید. اگر شبکه اجتماعی نداشته باشید، در مسیر برندسازی هم نیستید.
اشتباه نکنید. برخی مشاغل و افراد مثل پزشکان بزرگ، به هر دلیلی سراغ این موضوعات نمیروند. علت این است که مشتری برایشان مشتری میآورد. اگر شما چنین وضعیتی دارید و از اوضاع راضی هستید پس بیش از این وقتتان را نمیگیریم. اگر میخواهید اوضاع بهبود یابد و تعداد مراجعین یا مشتریانتان بیشتر شود، باید دست به کار شوید و وبسایت و شبکههای اجتماعی متناسب با بازار هدف را راهاندازی کنید. اما برای وبسایت مناسب و تاثیرگذار، حداقل مواردی که نیاز دارید به شرح زیر است:
- پوستر، کلیپ و بروشور جذاب
- مقاله و وبلاگ در حوزه تخصصی
- صفحه در باره ما با تاکید بر مشخصات شخصی پرسنال برند
- نمونه مشتریان راضی و پروژههای موفق
- صفحه معرفی محصولات و خدمات
- مشخصسازی مزیت رقابتی
- آدرس دفتر(در صورتی که نیاز به مراجعه حضوری باشد)، تلفن، ایمیل و آدرس شبکههای اجتماعی
کتاب پرسنال برندینگ (کتاب برندسازی شخصی)
یکی از کارهایی که باعث درک عمیق ما نسبت به برندسازی (آن هم برندسازی شخصی) میشود، مطالعه کتاب در حوزه پرسنال برندینگ است. از همین روی سعی میکنیم تعدادی کتاب کاربردی در حوزه پرسنال برندینگ برای شما ارائه کنیم.
توجه داشته باشید که موضوع پرسنال برندینگ وابسته به جامعه است. در کشورمان ممکن است اصول و قوانینی موثر باشد که در کتابها ذکر نشده و شاید اصولی در کتب خارجی ذکر شده باشد که در ایران کاربردی نباشد(مثل پرسنال برندینگ در فیسبوک). بنابراین نگران نباشید اگر بخشهایی از کتاب مرتبط به کشوری دیگری است. اما برویم به سراغ چند کتاب پیشنهادی برای برندسازی شخصی:
کتاب Reinventing You یا بازآفرینی شما
کتاب اینگونه معرفی میشود:
آیا جایگاه حرفهای که دنبالش بودید را بدست آوردید؟
اگر میخواهید حضور موثرتری در سازمانتان داشته باشید یا به دنبال تغییر کار هستید، به هر حال یک هدف دارید: میخواهید شغلی بر اساس استعداد و علایقتان پیدا کنید. اما کسب چنین دستاوردی در بازار رقابتی امروز کمی چالشی است؛ از همین بابت شما نیازمند بازآفرینی خود هستید. این کتاب راهنمایی گام به گام برای ارتقای مسیر حرفهای شما است.
کتاب بازآفرینی شما، توسط متخصص برندسازی دوری کلارک(Dorie Clark) نوشته شده و دوری کلارک قدم به قدم ما را در ارزیابی خویش و رسیدن به نقاط قوت و پس از آن ساخت برند شخصی بر اساس استعداد، توانایی و علایق هدایت میکند.
این کتاب آمیختهای از دستورالعملها و داستان پرسنال برندهای بزرگی مثل زاکربرگ(موسس فیسبوک) یا ست گادین (متخصص بازاریابی) است. کتاب در سال 2013 منتشر شده و چاپ فارسی هم دارد. این کتاب در سایت Amazon امتیاز 4.3 از 5 دریافت کرده.
ساخت یک برند داستانی
کتاب ساخت برند داستانی (یا خلق داستان برند) یکی از کتابهای ارزشمند در حوزه برندسازی است. این کتاب تاکید بر یک موضوع اساسی دارد و آن هم اینکه داستانهای برند مهم نیست. داستان مهم، داستان مسائل و دغدغههای مشتریان است. با مطالعه این کتاب رویکرد ما نسبت به تعامل با جامعه هدف تدوین پیام بازاریابی کمی تغییر میکند.
ما به طور معمول شاهد قهرمانانی هستیم که مسائل مردم را حل میکنند. سوپرمن یا بتمن را تصور کنید. این ابر قهرمانها آمدهاند تا مردم را نجات دهند. اما در دنیای برندینگ ماجرا متفاوت است. این کتاب (به نویسندگی دونالد میلر) قهرمان را مشتریان تصور میکند. اصل داستان مشتری و دغدغههایش است. باید برند بتواند مسئله مشتری را حل کند و مشتری را (که قهرمان داستان است) از مخمصه نجات دهد. اینکه برند چیست یا چه شایستگیهایی دارد در ذهن مشتری نمیماند. آنچه در ذهن مشتری میماند حل مسئله است.
پس در اینصورت قصه و داستان مرتبط به شایستگیهای برند نیست. داستان برند در مورد کمک به قهرمانان یا همان مشتریان است. مردم داستانهای کمک به قهرمانان (مشتریانی مثل خودشان) را به داستانهای برند ترجیح میدهند.
این کتاب برای پرسنال برندها به شدت مفید است چرا که پرسنال برندها باید تصویری خدمتگذارانه به جامعه هدف ارائه کنند. با ایدهها و الگوهای این کتاب، پرسنال برندها یاد میگیرند که چگونه از دل حل مسئله مشتریانشان، داستان شنیدنی خلق کنند. این کتاب توسط نشر سیته و آدینه منتشر شده و برای بازریابان محتوایی نیز الگوی خوب محتوانویسی است. کتاب محصول سال 2017 است و امتیاز 4.7 از 5 در سایت Amazon دریافت کرده است.
Personal Branding For Dummies یا برندسازی شخصی به زبان آدمیزاد
کتابهای For Dummies یا به فارسی به زبان آدمیزاد از گزینههای مناسب برای مبتدیان است. اصولا کتابهای For Dummies برای متخصصان توصیه نمیشود اما برای کسی که میخواهد با ادبیات و شیوههای پرسنال برندینگ آشنا شود، گزینه مناسبی است.
در این کتاب هم موضوعاتی مثل اشتباهات استراتژیک پرسنال برندها، رسیدن به هویت شخصی، استراتژیهای حضور در فضای دیجیتال و موضوعات پایهای مثل اهمیت پرسنال برندینگ مورد بحث قرار میگیرد. بدیهی است که موضوعات مرتبط به استراتژی شبکههای اجتماعی یا دیجیتال مارکتنیگ وابسته به سال انتشار کتاب و الزاما در سال ۱۴۰۰ استراتژی بهینهای نخواهد بود. این کتاب نیز در آمازون امتیاز ۴.۴ دارد و محصول ۲۰۱۲ است.
سخن پایانی
ما در این مقاله به بررسی برندسازی شخصی یا توسعه برند شخصی پرداختیم. پرسنال برندینگ (Personal Branding) راهکاری برای توسعه ارتباطات با بازار هدف است. بنابراین نمیتوانیم از اهمیت آن چشم پوشی کنیم. بسیاری از پرسنال برندها هنوز هم تعامل با بازار را آغاز نکردند و نیازمند انگیزه برای آغاز کار هستند. بسیاری از پرسنالبرندها نیز به قدری در فضای مجازی غرق شدند و کسب و کارشان را به طور کلی فراموش کردند. به هر حال باید دست به کار شوید و از مسیر درست، پرسنال برندینگ را آغاز کنید. در انتها میخواهیم به چند سوال زیر فکر کنید و اگر دوست داشتید، پاسخ آن را با ما در میان بگذارید:
- پرسنال برند محبوب خود را به ما معرفی کنید.
- در کدام مرحله از پرسنال برندینگ هستید؟
- فکر میکنید یک پرسنال برند میشوید؟
سوالات پر تکرار در آموزش برندینگ
آیا برندینگ و مارکتینگ یکی هستند؟
خیر برندینگ و مارکتینگ شاخصهای مجزا دارند و بیشتر تمرکز برندینگ شاخصهای آگاهی از برند، شناخت از برند، سهم آوا، بهبود تداعیات برند، خلق تصویر بهتر، افزایش وفاداری و افزایش وکیل و مدافعان برند است. بازاریابی بیشتر بر فرایند Lead to sale یا خلق سرنخ فروش تا فروش و تکرار فروش متمرکز است. اما هر دو بر یکدیگر موثر هستند.
آیا برندینگ برای کسب و کارهای بزرگ است؟ کسب و کارهای کوچک و متوسط هم میتوانند برندینگ داشته باشند؟
برندینگ برای هر کسب و کاری مهم است. اگر کسب و کار حتی یک مخاطب هم داشته باشد، مهم است که مخاطب او را بشناسد و از وی تصویر جذابی در ذهن داشته باشد. اگر هم برند فقط یک مشتری داشته باشد، مهم است که وفاداری آن مشتری نسبت به برند بالا باشد. خلاصه اینکه برندینگ برای هر کسب و کاری با هر اندازیای مهم است.
آیا برندینگ با پرسونال برندینگ تفاوت دارد؟
برندسازی به مفهوم نگاه استراتژیک به کسب و کار است. نگاه استراتژیک یعنی نگاه به تمامی ابعاد در بلندمدت و انتخاب بهترین مسیر. برندینگ مرتبط به سازمان است و پرسنال برندینگ مرتبط به افراد است. بنابراین بسیاری از مصادیق برندینگ و پرسنال برندینگ یکسان است. اما سازمان برای بهبود الزاماتی دارد که در مورد یک انسان صدق نمیکند. همچنین یک انسان برای بهبود و پیشرفت مصادیق رفتاری دارد که الزاما از سازمان دیده نمیشود. برای مثال توسعه فردی زیرمجموعهای از پرسنال برندینگ است که در مباحث سازمانی این موضوع زیرمجموعه مدیریت منابع انسانی قرار میگیرد. پیشنهاد میکنیم برای درک بهتر این موضوع مقالاتی که پیشتر در موردشان صحبت کردیم را بررسی کنید.
آیا هویت بصری همان برندبوک است؟ برندبوک چیست و چه کاربردی دارد؟
هویت بصری یکی از اجزای برندبوک است. برندبوک کتاب برند است و موضوعاتی از فلسفه وجودی برند، جایگاهیابی، مخاطبان تا لوگو و استانداردهای استفاده از آن را شامل میشود. بنابراین نیاز است هر سازمانی جهت افزایش تمرکز و یکپارچگی در اصول تعاملی، برندبوک داشته باشد. هر محتوایی در سازمان تولید میشود اعم از پستهای شبکههای اجتماعی، بنر کمپین تبلیغاتی و … بر اساس استاندارد برندبوک باشد.
STP چیست؟ (Segmentation, Targeting, Positioning) همان برندینگ است؟
در ادبیات مارکتینگ و برندینگ، برخی عبارتها هستند که جایگزین یکدیگر به کار میروند. STP در خیلی از موارد، اشارهای به برندینگ است. اما به اندازه برندینگ کامل نیست. میتوانیم بگوییم STP بخشی از فرایند برندسازی است. بخشی که نه ابتدای آن و نه در انتهای آن قرار دارد. STP به ما یادآوری میکند که جامعه هدف را طبقه بندی کنیم (Segmentation) و از میان بخشها، بخش مهم را هدف قرار دهیم (Targeting) و بدانیم چگونه برند خود را در ذهن مخاطب جای دهیم (Positioning). برای درک بهتر این موضوع، مقاله جایگاه یابی را مطالعه کنید.
آیا کپی از برندهای خارجی کار درستی هست؟
در برخی مواقع ایده گرفتن از شرکتهای مطرح خارجی، باعث موفقیت برند میشود. اما باید توجه کنیم که برندهای بزرگ دنیا به لحاظ موقعیت فرهنگی، سن سازمانی، سهم بازار، شهرت و … وضعیتشان نسبت به برند ما متفاوت است. بدیهی است که استراتژی آنها لزوما در مورد هر کسب و کاری موفقیت خلق نکند.
از مشاور برندینگ چه انتظاری داشته باشیم؟
انتظار میرود مشاور برندینگ شناخت خوبی نسبت به حوزههای اصول برندینگ، استراتژی، بازاریابی و فروش داشته باشد. برند دو بخش اعظم دارد که بخشی از آن درون سازمانی است و با بهبود فرایندها و توسعه زیرساخت تقویت میشود و بخش برونسازمانی آن با فعالیتهای تبلیغاتی، دیجیتال مارکتینگ و رسانهای محقق میشود. در نتیجه شخصی که به عنوان مشاور به کسب و کار شما کمک میکند، انتظار میرود در حوزههای یاد شده توانایی تحلیل و شناخت داشته باشد.
آیا یک گرافیست یا طراح سایت یا دیجیتال مارکتر میتواند مشاور برندینگ باشد؟
همانطور که اشاره شد، برندسازی از تعیین استراتژی تا طراحی و تولید اقلام تبلیغاتی و هرچه مرتبط به خلق تجربه برای مشتری است را شامل میشود. بدیهی است که یک متخصص میتواند بر بخشی از این فرایند بزرگ موثر باشد. مثلا گرافیست میتواند بر هویت بصری نظارت داشته باشد. با افزایش شناخت نسبت به حوزههای تاثیرگذار کسب و کار(بازاریابی، فروش، روابط عمومی و … ) گرافیست هم میتواند مشاور برند باشد. برخی از متخصصان هم هستند که بر موضوع خاصی از برند متمرکز هستند. مثلا یکنفر ممکن است صرفا بر کپی رایتینگ متمرکز باشد و خود را متخصص برندینگ یا مشاور برندینگ معرفی کند. به هر حال مسئله مهم این است که سازمان مشتری توانایی تشخیص متخصص برند از سایر مشاوران و متخصصان را بتواند تشخیص دهد. با توجه به تعدد حوزههای برندینگ، ممکن است سازمان به بیش از یک متخصص برندینگ نیاز داشته باشد.
آیا انتخاب رنگ بر موفقیت برند تاثیرگذار است؟
موضوع رنگ و برند سالهاست که مورد بررسی است و پیشنهاد میشود شخصیت برند و آرکتایپ برند و ویژگیهای نمادشناسی رنگ برند همخوانی داشته باشد. این موضوع بی اهمیت نیست اما تضمینی نیست که رنگ متناسب با هویت برند، بر موفقیتش تاثیرگذار باشد. عوامل بسیار موثرتری مثل رضایت مشتری، کیفیت محصول، تعامل یکپارچه با مخاطب و … وجود دارند و وسواس به خرج دادن در مورد آنها قطعا تاثیر بیشتری بر موفقیت برند دارند.
آیا با مارکتینگ پلن میتوانیم برندمان رو موفق کنیم؟
پاسخ به این سوال بستگی به سرفصلهای مارکتینگ پلن شما دارد. در صورتی که برنامه بهبود شاخصهای برند در آن دیده شود، بر توسعه برند شما موفق است. در غیر اینصورت نیاز است به صورت جدا برای برندسازی برنامهریزی شود.
آیا مدیر بازاریابی میتواند مدیر برند باشد یا نیاز به واحد مستقل برندینگ با نیروهای مستقل است؟
این موضوع کاملا به نوع کسب و کار و ساختار سازمانی شما بستگی دارد. از آنجا که بسیاری از کارهای برندینگ و مارکتینگ همپوشانی دارد، سازمانهای کوچک کشورمان این دو موضوع را در قالب مارکتینگ جلو میبرند. سازمانهای بزرگتر که مرز فعالیت پرسنلش مشخصتر است به سوی تفکیک وظایف برندینگ و مارکتنیگ میروند. موضوع مهم تعامل و همکاری این دو واحد است.
آیا برندینگ با روابط عمومی تفاوت دارد؟
گاهی به روابط عمومی ایجاد اشتهار یا تصویرسازی در جامعه هدف گفته میشود. یکی از اهداف برندینگ هم خلق تصویر جذاب در بازار است. بنابراین این دو بخش کسب و کار هم با یکدیگر همپوشانیهایی دارند. عموما فعالیتهای خبری و کار با رسانه مرتبط به واحد روابط عمومی است. البته در سازمانهای کوچک و متوسط، سه حوزه بازاریابی، برندینگ و روابط عمومی زیر چتر بازاریابی هستند. در سازمانهای بزرگتر مهمولا حرکت به سمت استقلال سه واحد است. موضوع مهم این است که هر سه واحد باید بر اساس برندبوک رفتار کنند. نشر اخبار درون سازمانی، برگزاری رویدادها و همایشها و همکاری با رسانه عموما با روابط عمومی است و انتظار میرود مدیر برند و مدیر روابط عمومی با افزایش هماهنگی بین واحدی، اهداف هر دو را محقق کنند. به لحاظ ساختاری به نظر میرسد که روابط عمومی زیرمجموعهای از برندینگ است اما معمولا در سازمانهای ایرانی این دو واحد هم عرض هم هستند. .
آیا برندینگ برای سازمان B2B هم موثر است؟
قطعا همینطور است. سازمانهای B2B اصول تعاملی خود را دارند که در مقاله بازاریابی B2B در مورد آن صحبت شده است. بسته به صنعت و نوع فعالیت شیوه تاثیرگذاری بر جامعه هدف فرق میکند اما به هر حال اهمیت برندینگ در B2B و B2C به یک اندازه بالا است.
آیا کمپین تبلیغاتی، زیر مجوعه فعالیت برندینگ است یا مارکتینگ؟
کمپین انواع مختلفی دارد. کمپینهای مسئولیت اجتماعی، کمپینهای افزایش آگاهی از برند، کمپینهای افزایش وفاداری مشتریان و کمپینهای ریبرندینگ عموما زیرمجموعه کمپین برندینگ هستند و کمپینهای پروموشن، خرید مجدد مشتریان، کمپینهای افزایش نرخ تبدیل، کمپینهای جذب مشتری جدید، کمپینهای افزایش میانگین سبد خرید مشتری و کمپینهای مرتبط به افزایش فروش معمولا زیرمجموعه کمپین بازاریابی است. به هر حال مهم است که تمامی کانالهای برندینگ و بازاریابی یکپارچه عمل کنند.
آیا با مارکتینگ پلن میتوانیم برندمان رو موفق کنیم؟
پاسخ به این پرسش کار سادهای نیست چرا که هر برند بر موضوع خاصی از برندینگ و مدیریت برند تمرکز دارند اما برخی از کتابهای مناسب که به فارسی هم ترجمه شدند، به شرح زیر هستند:
- نسل چهارم بازاریابی کاتلر
- مدیریت استراتژیک برند – کلر
- فیزیک برند – آرون کلر
- شعار برند، شیپور جنگ – لورا ریس
- چکش بصری – لورا ریس
- با چرا آغاز کنید – سایمن سینک
- خلق برند داستانی (خلق داستان برند) – دونالد میلر